شهــــر سنگی پتــــــــــــرا ، معابــد باشکوه ، صخره های زیبا در اردن

 

 

 

پترا ( به عربی: البتراء) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن است که پایتخت حکومت باستانی نَبَطی‌ها بود.

این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن ودر غرب راه اصلی بین این شهر و بندر عقبه واقع شده‌است.

پترا شهری است کامل که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گُل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شده‌است.

از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شده‌است.

کلمه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی تماماً در سنگ (صخره) کنده شده‌است آنرا پترا نامیده‌اند.

همچنین این شهر تاریخی و زیبا را به خاطر گل سرخ گون بودنش به‌نام المدینة الوردیة نیز نامیده شده‌است،

در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شده‌است که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن می‌گوید،

مؤلف نام کتاب را الأسرار المَدینَة الوَردِیَة نامگذاری نموده‌است.

نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی صخره، رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نموده‌اند.

پترا در قرن اول قبل از میلاد و در عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید.

 

 

یوهان لودویگ برکهارت (Johann Ludwig Burckhardt) در سال ۱۷۸۴ درسوئیس به دنیا آمد.

وی که دوست داشت کاشف و سیاح بزرگی شود در بیست سالگی به استخدام انجمن ترویج اکتشافات بخش‌های داخلی آفریقا در آمد.

به‌عنوان بخشی از مراحل آماده‌سازی وی برای اکتشاف در بخش‌های غربی قاره‌ی آفریقا،

انجمن تصمیم گرفت تا او را برای یادگیری زبان عربی و آمادگی برای سفر به سوریه بفرستد.

برکهارت امیدوار بود که با یادگیری زبان و فرهنگ عربی بتواند به‌عنوان یک فرد عرب به آن منطقه سفر کند،

تا از سوء‌ظن‌ها و بی‌اعتمادی‌هایی که معمولا بازدیدکننده‌های غربی با آن مواجه بودند، پیشگیری کند.

 

 

 از سال ۱۸۱۲ او به این نتیجه رسید که برای سفر سه‌ماهه با لباس مبدل به قاهره در مصر آمادگی دارد.

زمانی که در حوالی اردن به سر می‌برد، درباره‌ی مجموعه‌ای از بقایای آثار تاریخی شگفت‌انگیز اطلاعاتی به دست آورد؛

که در نزدیکی مسیر سفر او قرار داشت و در جریان یک سفر یک‌روزه می‌توانست به آنجا برسد؛

بنابراین تصمیم گرفت تا از فرصت استفاده کند و از این بقایای تاریخی دیدن کند.

 

 

از آنجایی که بازدید وی از این بناهای تاریخی که از سر کنجکاوی محض بود،

امکان داشت تا سوء‌ظن راهنمایش را برانگیزد و راهنمای وی پی ببرد که او عرب نیست،

بنابراین نقشه‌ای کشید. برکهارت به راهنمایش گفت که نذر دارد در مقبره‌ی هارون قربانی کند.

مقبره‌ی هارون در انتهای همان دره‌ای قرار داشت که بقایای تاریخی قرار گرفته بودند.

 

 

 

زمانی که برکهارت و راهنمایش به صخره‌های سنگی باقیمانده رسیدند،

مسیرشان به دره‌های عمیق و باریکی رسید که عرض آن در برخی نقاط تا ۴ متر کاهش می‌یافت و چند صد فوت عمق داشت.

همین طور که آن‌ها مسیرشان را رو به جلو ادامه می‌دادند، به انتهای دره رسیدند؛

و برکهارت با یکی از شگفت‌انگیزترین مناظر دنیا روبه‌رو شد.

نمای خارجی عظیم و باشکوهی از یک معبد که در دل صخره‌های قرمزرنگ تراشیده شده بود.

این منظره به قدری شگفت‌آور بود که او موقعیتی که در آن قرار داشت فراموش کرد.

برکهارت وارد این بنای باشکوه شد و تصاویری از داخل آن را روی کاغذ آورد.

 

 

 

همان‌طور که آن‌ها در طول مسیر حرکت می‌کردند،

او چندین بنای شگفت‌انگیز دیگر نیز مشاهده کرد و از داخل همه‌ی آنها بازدید کرد.

طولی نکشید که راهنمای او فهمید که برکهارت یک زائر معمولی مقبره‌ی هارون نیست.

البته نباید برکهارت را به خاطر شگفت‌زدگی و رفتار عجیبش سرزنش کرد.

او با منظره‌ای مواجه شده بود که هیچ اروپایی تاکنون به چشم ندیده بود.

منظره‌ای که قرن‌هاست تمام بازدیدکنندگان را محو تماشای زیبایی و شکوه خود می‌کند: شهر گمشده‌ی پترا.

 

 

پایه‌گذاری شهر پترا

داستان شهر پترا به زمان نبطی‌ها، گروه کوچ‌نشینی باز می‌گردد که در قرن چهارم پیش از میلاد در این ناحیه زندگی می‌کردند.

جایی که کوهستانی بود و دره‌های متعدد و تنگه‌های عمیقی داشت.

امروزه این مکان جایگاه مناسبی برای ساخت یک شهر نیست،

چرا که خشک و بایر است و فضای محدودی برای کشاورزی و ساخت و ساز دارد؛

اما در زمان گذشته، این منطقه تقاطع چندین راه تجاری مهم بود.

از این مسیر بود که کاروان‌ها می‌توانستند کالاهای ارزشمند خود را؛

با گذر از ارتفاعات به دریای سیاه و سپس مدیترانه برسانند.

نبطی‌ها مبالغی را به‌عنوان عوارض دریافت می‌کردند و در عوض مسیرهایی امن برای مسافران تدارک دیده بودند تا خود را به دریا برسانند.

به زودی، پترا به مهم‌ترین شهر این قوم تبدیل شد.

 

 

عبور و مرورهای تجاری از پترا یا به مقصد پترا، روز‌به‌روز گسترش می‌یافت و از طریق آن، کاروان‌هایی بزرگ با هزاران شتر،

کالاهایی چون پارچه، ادویه‌جات، عاج و فلزات گران‌بها را برای روم، یونان و مصر فراهم می‌کردند.

در این زمان شهر پترا به یک قطب شلوغ و مهم در تجارت‌های بین‌المللی ؛

و مبادلات فرهنگی شده بود و از آنجایی که در دل کوه‌ها قرار داشت،

دفاع از آن در برابر حملات دشمنان و مهاجمان بیابانی به راحتی امکان‌پذیر بود.

 

 

معماران نبطی با زکاوت تمام مجموعه‌ای از سدها،

مخازن و لوله‌ها را برای فراهم کردن آب مورد نیاز شهر از چشمه‌های طبیعی ساخته بودند.

با افزایش ثروت و توانمندی شهر، ساختمان‌های عمومی، بناها و باغ‌هایی به شهر اضافه می‌شد.

در کنار دیواره‌های کوهستانی که شهر را احاطه می‌کرد،

مقبره‌های باشکوهی برای خانواده‌های ثروتمند ساخته شده بود.

این شهر در زمان اوج قدرت و شکوه خود یعنی در حدود سال ۵۰ پس از میلاد، ۲۰ هزار نفر جمعیت داشت.

مکانی که محل تلاقی مسیرهای تجاری باشد، به نوعی محل تلاقی فرهنگ‌های گوناگون نیز خواهد بود.

به همین دلیل عناصر معماری یافت شده در شهر پترا نشانه‌هایی از تمدن‌های بین‌النهرینی، مصری، یونانی و رومی دارد.

 

 

 

غلبه‌ی رومیان بر شهر پترا

امپراتوری نبطیان با آنکه بسیار قدرتمند بود، اما نمی‌توانست برای همیشه باقی بماند

ابرقدرت آن زمان امپراتوری روم بود. در سال ۱۰۶ پس از میلاد،

رومیان کنترل شهر پترا را به دست گرفتند و آن را به قلمرو وسیع امپراتوری خود افزودند.

شهر پترا تحت فرمانروایی رومیان به پیشرفت خود ادامه داد،

اما با مرور زمان و گسترش راه‌های تجاری جدید، شهر نیز رونق خود را کم کم از دست داد.

بسیاری از کاروان‌ها مسیر خود را به شهر بُصری (Bostra)،

شهری در ۲۶۵ کیلومتری شمال پترا در سوریه‌ی امروزی منتقل کردند.

 

 

 

در قرن چهارم پس از میلاد، کنستانتین یکم اولین امپراتور مسیحی روم شد.

این، تغییر بزرگی در سراسر امپراتوری روم بود، چرا که بت‌پرستی جای خود را به مسیحیت می‌داد.

از سال ۳۵۰ پس از میلاد، پترا نیز اسقف مسیحی خود را داشت. بسیاری از معابد،

تغییر کاربری دادند و به کلیسا تبدیل شدند.

یک کلیسای جامع نیز ساخته شد که دیوارها، کف و سقف آن با موزاییک‌های رنگی تزیین شده بود.

 

 

شهر پترا در نزدیکی مرزهای صفحه‌ی تکتونیکی عربستان قرار داشت و مدام در معرض زلزله‌های متعدد بود.

در ۱۹ ماه مه سال ۳۶۳ پس از میلاد،  یک زلزله‌ی مخرب در این منطقه به وقوع پیوست و نیمی از شهر را تخریب کرد.

یکی از بخش‌هایی که در این زلزله از بین رفت سیستم حیاتی توزیع آب شهر بود؛ 

بنابراین شهر پترا چند قرن آتی خالی از سکنه بود.

این زلزله پایانی بر شکوه و قدرت پترا به عنوان یک مرکز تجاری مهم بود.

 

 

سال‌های پایانی شهر پترا به‌عنوان یک معما باقی مانده است.

آخرین گزارش‌های مکتوب درباره‌ی شهر در سال ۶۰۰ میلادی و توسط اسقف این شهر به ثبت رسیده است.

چه زمانی این شهر به متروکه تبدیل شد؟ طبق برخی از گزارش‌های تاریخی که در کلیسای جامع پترا پیدا شده‌اند؛

این شهر حتی تا قرن ششم پس از میلاد نیز دارای ثروت چشمگیری بوده است.

اگر این مسئله حقیقت داشته باشد، چرا در نهایت اهالی شهر آن را ترک کرده‌اند؟

 

 

 

پترا در عصر حاضر

گرچه این شهر با عنوان شهر گمشده مشهور است، اما هیچ‌گاه توسط اعراب بادیه‌نشین ؛

که در آن ناحیه زندگی می‌کردند گم نشده بوده و آن‌ها از این شهر با عنوان شهر گمشده یاد نمی‌کنند.

 

 

امروزه گردشگران می‌توانند از آن دیدن کنند. پترا اکنون در اردن در حدود ۲۶۲ کیلومتری جنوب عمان واقع شده است.

برای بازدید از آن باید از همان مسیری عبور کنید که برکهارت در سال ۱۸۱۲ طی کرد. 

بازدیدکنندگان برای رسیدن به این شهر باستانی از تنگه‌ای عمیق و باریک با نام السیق، عبور می‌کنند.

در گذشته رودی از این مسیر باریک عبور می‌کرده که نبطیان آن را با ساخت سدی مسدود کرده‌اند و از طریق کانال‌هایی انتقال داده‌اند.

کاری که نشان‌دهنده‌ی مهارت بالای آن‌ها در مهندسی هیدرولیک به شمار می‌رود.

 

 

 

زمانی که یک بازدیدکننده به انتهای تنگه‌ی السیق می‌رسد،

با برجسته‌ترین سازه‌ی شهر یعنی «خزانه» روبه‌رو می‌شود.

نام این بنا از افسانه‌های محلی گرفته شده است.

داستانی در این‌باره می‌گوید که بادیه‌نشینان معتقد هستند ،

کوزه‌ای در طبقه‌ی دوم نمای این بنای تاریخی، مملو از گنجینه‌های ارزشمند است.

آنها با اسلحه‌های خود به آن شلیک می‌کردند تا آن را بشکنند و به گنجینه‌های آن دست پیدا کنند.

 

 

 

نمای خارجی این بنا درون صخره تراشیده شده است و بیش از ۳۶ متر ارتفاع دارد.

صخره‌های بلندی که اطراف این سازه را پوشانده‌اند،

مانع این می‌شدند که بنا از برج‌های دیگر از فواصل دور دیده شود.

از آنجایی که این بنا در داخل صخره تراشیده شده است،

تزیینات جزئی آن نیز از خطر فرسایش دور مانده‌اند؛

و سبب شده‌اند که خزانه یکی از بهترین بناهایی باشد که در شهر پترا به خوبی حفظ و نگهداری شده است.

 

 

 

 

طرفداران فیلم و سریال احتمالا تصاویری از خزانه را در سکانس پایانی فیلم «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» به خاطر می‌آورند.

گرچه در فیلم، باستان‌شناس جسور به دنبال جام مقدسی می‌گردد که در معبدی پنهان شده است،

اما در واقعیت، پترا و خزانه ارتباطی با این افسانه ندارند.

 

 

داخل این ساختمان با آنچه که در فیلم به نمایش درآمده کاملا متفاوت است.

فضای داخلی این بنا، یک اتاق مربعی شکل با اتاق‌های ارتباطی کوچک است که تزیینات بسیار کمی دارد.

بیشتر بناهای پترا به همین شکل هستند.

تزیینات بیرونی آن‌ها بسیار بیشتر از فضای داخلی آن‌ها است.

 

 

پس از خروج از خزانه، گردشگران می‌توانند به سمت چپ بپیچند و تنگه را دنبال کنند.

این تنگه به مرور عریض‌تر می‌شود و به منطقه‌ای کاسه‌ای‌ شکل می‌رسد که با صخره‌های بلند احاطه شده است.

اینجا مرکز این شهر باستانی بوده است.

احتمالا در زمان اوج این شهر،

بناهای متعددی در این ناحیه وجود داشته که امروزه هیچ کدام از آن‌ها باقی نمانده است.

همین طور که تنگه ادامه پیدا می‌کند و عریض‌تر می‌شود در سمت چپ به آمفی‌تئاتر پترا خواهد رسید.

آمفی‌ تئاتری که احتمالا در قرن اول ساخته شده اما در دوران رومیان گسترش یافته است.

 

 

در اینجا مسیری نیز وجود دارد که به «مکان بلند قربانی» می‌رسد.

این محل در ارتفاعی قرار گرفته که بر بیشتر قسمت‌های شهر مشرف است.

قبل از اینکه مسیحیت در پترا رواج پیدا کند، در این محل برای خدایان، حیوانات را قربانی می‌کردند.

سکویی به عرض ۱۴ متر و طول ۶ متر که می‌گویند با طلا پوشیده شده بوده و مشرف به منطقه قرار داشته است.

قطعات ماسه‌سنگی با مسیرهایی برای عبور خون روی آن در نظر گرفته شده بوده است.

از این ارتفاع، بازدیدکنندگان می‌توانند معابد باشکوهی را که شهر به داشتن آن‌ها شهره است،

مشاهده کنند؛ مقبره‌ی قصر، Urn Tomb و Ed-Deir که با عنوان « صومعه » نیز شناخته می‌شود.

 

 

پترا گاهی با عنوان شهر سرخ‌گون یا «المدینة‌الوردیه» نیز شناخته می‌شود.

سنگ‌ها و صخره‌هایی که شهر از آن‌ها ساخته شده رنگ‌های متفاوتی از سفید تا صورتی، هلویی، قهوه‌ای و قرمز تیره دارند.

این شهر اکنون مرکز توجه بسیاری از مطالعات و تحقیقات باستان‌شناسی است؛

و باستان‌شناسان در تلاش هستند تا اطلاعات بیشتری درباره‌ی نبطیان، سازندگان این شهر باشکوه به دست آورند.

وندالیسم (تخریب کنترل‌نشده‌ی اشیاء و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب می‌آید) ؛

و فرسایش‌های طبیعی به یکی از نگرانی‌های اخیر باستان‌شناسان درباره‌ی آینده‌ی پترا تبدیل شده است.

اتحادیه‌ی ملی پترا، در تلاش است تا این شهر تاریخی و دیدنی را برای نسل‌های آینده حفظ کند.

 

 

حقایقی جالب درباره‌ی پترا، شهر گمشده

شهر پترا نامش را از کلمه‌ی یونانی petros به معنای صخره گرفته است.

نام این شهر در زبان عربی «البتراء» است، اما پترا بیشتر رایج است.

مطالعات اروپاییان نشان می‌دهد نبطیان این شهر را برای دنبال کردن حرکات نجومی خورشید ساخته بودند ؛

و روی بام خانه‌هایشان نیز قربانگاه‌هایی ساخته بوند.

 

 

نمک‌های برخاسته از دریای مرده، منافذ این قطعات سنگی را می‌پوشانند و به مرور زمان موجب فرسایش این بناهای تاریخی می‌شوند.

پترا شهری است که مقبره‌های متعدد و بناهای مذهبی بی‌شماری دارد که در دل صخره تراشیده شده‌اند.

نزدیک به ۸۰۰ مقبره‌ی‌ حفاری‌ شده در پترا وجود دارد.

 

 

این بیابان زمانی منبع فراوانی از آب بوده است.

به دلیل سیستم نگهداری آب پیشرفته‌ای که شهر داشته، آب کافی برای زندگی ۳۰ هزار نفر وجود داشته است.

به علاوه در این بیابان به اندازه‌ای آب ذخیزه شده بوده که از آن برای ساخت باغ‌های سرسبز در دل بیابان استفاده کرده‌اند.

 

 

 

 

در این شهر می‌توانید از مغازه‌های فروش سوغاتی، یادگاری‌هایی از فرهنگ اردنی‌ها و نبطی‌ها تهیه کنید.

مجموعه‌ای از سنگ‌های حکاکی شده، آثار سوزن‌دوزی،

ظروف نقره و اشیای سفالی را می‌توانید از مغازه‌ها خریداری کنید.

به دلیل اهمیت تاریخی و ساختار حساس این شهر، پترا در سال ۱۹۸۵ به‌عنوان میراث جهانی یونسکو شناخته شده است.

 

معبد پترا انتهای شهر سنگی گمشده است.

این معبد به طور کامل در سنگ تراشیده شده است.

 

 

نمایی از موزائیک های معبد پترا

 

 

 

معماری پترا

شهر پترا دره‌ها و گذرگاه‌هایی به‌عمق ۲۰۰۰ متر و طول یک کیلومتر به‌نام “ضمیق” یا تنگه دارد.

دانشمندان دره‌های عمیق را باقی‌مانده از زمین لرزه‌های دوران پیش از تاریخ دانسته‌اند.

در دو طرف تنگه پترا، کتیبه‌های باستانی حکاکی شده و صدها ساختمان، آرامگاه، سالن و تالارهای تدفین مردگان،

معابد، پرستش‌گاه‌ها و تخته‌سنگ‌های کنده‌کاری شده از دوران گذشته وجود دارد.

هنگام طلوع و غروب آفتاب، سنگ‌های قرمز شهر پترا با تغییر رنگ، مناظر زیبایی را به‌وجود می‌آورند.

در ارتفاعات جبل‌هارون، آرامگاه هارون، برادر حضرت موسی قرار دارد.

آمفی‌تئاتری با ضریحی به‌سبک رومی و با گنجایش سه هزار نفر در بخش دیگر شهر واقع است.

جهانگردان برای دیدن این منطقه به اردن می‌روند.

منطقه‌ای که دارای آب و هوای معتدل، چشم‌اندازهای طبیعی، آثار تاریخی ارزشمند و سواحل زیبای عقبه،

در کنار دریای سرخ، بحر المیت، شن‌های سرخ و روان صحرا و صخره‌های سر به فلک کشیده می‌باشد.

 

 

معبد اورن

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *